تعریف عمومی سواد به معنای داشتن مهارت خواندن و نوشتن است. اما یونسکو، نهادی وابسته به سازمان ملل که نزدیک به هشتاد سال است برای توسعه سواد در دنیا تلاش میکند، مرزهای باسوادی را محدود به دانستن صرف این مهارتها نمیداند. بر اساس تعریف یونسکو سواد توانایی شناخت، درک، تفسیر، خلق چیزهای جدید و ایجاد ارتباط موثر از طریق ابزارهای ارتباطی در زمینههای مختلف است به گونهای که به فرد برای دستیابی به اهدافش کمک کند؛ مثلا باعث توسعه دانش و مهارتهای او شود و به ایجاد امکان مشارکت موثر وی در جامعه بیانجامد[1]. بر این اساس باسواد کسی است که به صورت عمومی مهارت استفاده از ابزارهای ارتباطی را داشته باشد. این امر در مشاغل مختلف نیز موضوعیت دارد.
منظور از سواد داده چیست؟
کسب و کارهای امروزی برای درک بهتر شرایط موجود و پیشبینی آینده در هر یک از بخشهای خود اقدام به گردآوری داده و تنظیم گزارش میکنند. دادهها همه جا هستند: فروش و بازاریابی، امور مالی، تولید و خدمات پس از فروش و … همین موضوع سبب محبوبیت مدیریتِ مبتنی بر داده[2] شده و کارکنان برای تحقق هرچه بهتر این هدف باید بتوانند به ارزش واقعی دادهها دست یابند. برای این کار علاوه بر استفاده از ابزارهای مختلف کار با داده، لازم است تا افراد به توانایی استخراج بینشهای مفید از دادهها دست یابند. برای دستیابی به این بینش لازم است تا کارکنان یک کسب و کار در تمامی سمتها و بخشها از سواد داده برخوردار باشند.
سواد داده و اهمیت آن
سواد داده به زبان ساده به عنوان توانایی خواندن، نوشتن، امکان برقراری ارتباط و استدلال با استفاده از دادهها برای تصمیمگیری بهتر بر اساس آنهاست. از منظر سازمانی، سواد داده طیفی از مهارتهای دادهای است که از تصمیمگیری با تکیه بر داده گرفته تا مهارتهای فنی پیشرفته در علوم داده، مهندسی داده و یادگیری ماشین را شامل میشود و به موجب آن تمامی افراد سازمان از طریق دادهها در مقیاس گسترده ارزشآفرینی کنند[3].
هر چند کسب و کارها اقدام به جمعآوری، ذخیره و پردازش دادهها میکنند اما در بسیاری موارد پتانسیل واقعی دادهها دست نخورده باقی میماند. بررسیها حاکی از آن است که ۶۰% تا ۷۳% از دادههای سازمانی هرگز تحلیل نمیشوند[4] و تنها ۲۱% از نیروی کار در سراسر جهان به راحتی با داده کار میکنند [3].
سازمانهایی که بر اساس داده تصمیم میگیرند و اصطلاحا مدیریت خود را مبتنی بر داده مینامند، ارزش مالی کسب و کارشان[5] چیزی در حدود ۳% الی ۵% بیشتر از سایر رقبا است. این امر باعث شده تا کسب و کارها و سازمانها اقدام به جمعآوری داده و تحلیل دقیقتر و کارآمدتر کنند تا ارزش خود را ارتقا دهند و بتوانند تصمیمات بهتری با تکیه بر داده بگیرند. اما در این مسیر ۹۲% سازمانها اظهار داشتند فرهنگ داده و مهارتهای لازم برای نیل به این هدف بزرگترین چالش آنها است[3]. در واقع سهچهارم کارکنان به راحتی نمیتوانند با دادهها ارتباط برقرار کرده و از آنها در گزارشهای خود به خوبی استفاده کنند و چنان از کار با داده گریزانند که به طور متوسط کارهای خود در حوزه تحلیل داده را هفتهای یک ساعت به تعویق میاندازند و در برخورد با وظیفهای که نیاز به سر و کله زدن با دادهها دارد ۳۶٪ کارمندان دنبال راه دیگری میگردند تا بدون استفاده از داده به نتیجه برسند و ۱۴٪ دیگر هم به کلی آن وظیفه را قبول نمیکنند.
عدم آمادگی نیروی کار در سازمانها باعث میشود تا بخش عمده سازمان از کار خود رضایت نداشته باشند، احساس عدم کفایت کنند و این تصور را داشته باشند که برای سازمان خود مفید نیستند. اما مشکل از کجاست و چگونه یک سازمان میتواند کارمندانش را به استفاده بیشتر و اعتماد به تصمیماتِ مبتنی بر داده ترغیب کند؟
اجزای سواد داده
مطالعات نشان میدهد که نیاز سازمانها در حوزه بهرهبرداری از داده در ۱۰ سال اخیر تغییر کرده است. در ابتدا سازمانها بیشتر به دنبال استفاده از ابزارها و فناوریهای علوم داده بودند اما از آنجایی که به مرور این ابزارها از طریق پلتفرمهای مختلف ارائه میشود، مهارتهای مورد نیاز هم تغییر کرده است. سازمانها در پی آن هستند تا نه تنها به درک ماهیت محصولات مبتنی بر داده و نحوه عملکرد آنها دست یابند، بلکه باید بدانند که چگونه حاکمیت داده، حریم خصوصی، امنیت و اعتماد ایجاد کنند. با تبدیل شدن هوش مصنوعی به جزء حیاتیترِ کسبوکار، افراد نیاز فزایندهای به درک چگونگی به چالش کشیدن خروجی الگوریتمها دارند. به تعبیر دیگر سازمانها از کمبود مهارتهای فنی رنج نمیبرند، بلکه از فقدان مهارت حل مسئله با استفاده از داده رنج میبرند. این مهارتها به اختصار عبارتند از [6]:
- چگونه سوالات درست بپرسند.
- کدام دادهها به موضوع مورد بررسی مرتبط است و چگونه اعتبار دادههای در دسترس را بسنجند.
- تفسیر مناسبی از دادهها ارائه دهند که منجر به نتایج مفید و کاربردی شود.
- فرضیههای موجود را با استفاده از دادهها آزمایش کنند و نتایج آن را تحلیل کنند.
- نمودارهای قابل فهم ترسیم کنند به گونهای که مدیران نتایج تحلیلها را به خوبی درک کنند.
- بتوانند با استفاده از دادهها روایتی منسجم شبیه روایتهای داستانی ارائه کنند تا تصمیمگیرندگان تصاویر کلانتر را ببینند و قدرت تجزیه و تحلیل مسائل را زوایای جدید پیدا کنند.
در حقیقت سواد داده در سازمانها کمک میکند تا این اهداف محقق شوند.
چگونه سواد داده را در سازمان خود افزایش دهیم؟
سوال مهم این است که یک کسب و کار برای افزایش قابلیت خود برای استفاده از داده باید از کجا شروع کند؟
برای این کار بهتر است تمرکز خود را روی اصول اولیه زیر بگذارید:
- مطمئن شوید افراد میدانند چگونه از ابزارها استفاده کنند.
لازم است بدانید که هر چند ابزارها و پلتفرمهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل داده وجود دارد اما هنوز اکسل کاربرد بسیار گستردهای بین کاربران دارد. از بین هر ۵ بزرگسال در جهان یک نفر از اکسل استفاده میکند. بسیاری از کاربرانی که نمیتوانند به طور پیشرفته از هوش تجاری استفاده کنند احساس میکنند که با استفاده از اکسل کنترل دادههای خود را در دست دارند و به راحتی میتوانند دادهها را از منابع متفاوت با هم مقایسه کنند. بنابراین لازم است تا بر اساس نیازها قدم به قدم پیش بروید و دست کم در درجه اول به درک مناسبی از توانمندیهای این ابزار در بدنه کارشناسان سازمان خود برسید و بعدا سراغ سایر ابزارها مانند R و Python و PowerBI و SQL و … بروید.
- در سازمان خود یک هسته آموزشی برای ارتقای مهارتهای افراد ایجاد کنید.
لازم است تا در هر سازمان بنابر هدفی که سازمان دنبال میکند مهارتهای لازم برای کار با داده به تمامی کارکنان در تمامی سطوح آموزش داده شود. بنابراین مهارتهای کار با داده برای نیروی کار خود را با دقت در قالب چارچوب هدف سازمانی انتخاب کنید و تلاش کنید تا بر اساس چارچوب تعریفشده محتوای مناسب و با کیفیت تولید کنید.
- در دورههای خود به نمونههای موفق کاربرد داده در راستای پیشرفت کسب و کار بپردازید.
از مثالها و داستانها در جلسات خود برای آموزش و الهام بخشیدن به دیگران در مورد نحوه استفاده مناسب از دادهها استفاده کنید. هنگامی که یک سازمان از دادهها برای ایجاد تغییر عمده در استراتژی استفاده میکند، نتایج را به کل سازمان ارائه دهید تا افراد نمونههایی از نحوه انجام کار را به صورت کاربردی ببینند. در این مسیر مهارتهای تحلیلی افراد را تشویق کنید. به این ترتیب افراد با اعتماد به نفس و رغبت بیشتری به استفاده از داده برای تفسیر شرایط و تصمیمگیری استفاده میکنند.
- در تمام تصمیمگیریهای مهم سازمان از دادهها استفاده کنید.
برای تصمیمگیریهای خود از دادهها استفاده کنید. باید بدانیم که در یک موضوع خاص تجاری آیا دادهها له یا علیه آن هستند. همچنین افراد را تشویق کنید تا دادهها را از جنبههای مختلف از جمله اعتبار منبع داده، درستی تحلیل و میزان سازگاری فرضیهها با شرایط واقعی با استفاده از رویکردهای انتقادی به چالش بکشند. برای اینکار تصمیمگیری باید یک اقدام جمعی باشد.
جمعبندی
با ظهور فناوریهای جدید به ویژه در حوزه هوش مصنوعی مثل چتباتها و پیشرفت پرشتاب آنها، سواد داده برای تمام کسب و کارها بسیار مهم شده و در تمامی سازمانها نیاز است تا افراد در هر رده کاری که هستند بتوانند علاوه بر کار با ابزارها و پلتفرمهای تحلیلی به تفسیر درستی نیز برسند و بتوانند با استفاده از دادهها به درک مناسبی از شرایط و تصمیم مناسب دست یابند. اینها مهارتهایی هستند که هرکسی میتواند در خود ایجاد و تقویت کند. به این ترتیب هر کسب و کار میتواند با بالابردن سواد داده در سازمان خود با اعتماد بر دادهها تصمیم بگیرد و از این طریق به طور قابل توجهی عملکرد خود را بهبود بخشد.