محسن نداف در متن زیر به بررسی و نقد ترجمهی رایج اصطلاح «Computational Social Science» میپردازد. این متن استدلال میکند که چرا ترجمهی «علوم اجتماعی محاسباتی» نادرست بوده و واژهی «رایانشی» معادل دقیقتری است. این دیدگاه به عنوان یک موضوع کارشناسی قابل تأمل ارائه شده است که میتواند زمینهساز بحث و گفتگوی بیشتر میان متخصصان این حوزه باشد.
امروزه روز یک حوزه دانشی میانرشتهای بر سر زبانها افتاده به نام computational social science که عمدتا به «علوم اجتماعی محاسباتی» ترجمه شده است. اما آیا «محاسباتی» ترجمه درستی برای صفت «computational» است؟ ادعای نگارنده بر این است که ترجمه صحیح computational کلمه «رایانشی» و «محاسباتی» ترجمهای غلط است که هم انحراف مفهومی ایجاد میکند و هم به این حوزه دانشی جدید اشاره نمیکند چرا که محاسبه مربوط به تکنیکی است که از پیش مورد استفاده محققین اجتماعی بوده و اشاره به حوزه دانشی جدیدی ندارد.
موضوع از این قرار است که کلمه محاسبه معادل کلمه calculation است و ما بین calculation و computation تفاوت مفهومی مهمی وجود دارد. اگر بپذیریم که متداولا محاسبه را برای calculation ترجمه میکنیم و ما بین calculation و computation تفاوت مفهومی وجود دارد بهتر است برای computation از واژه دیگری استفاده کنیم. این واژه دیگر همان رایانش است که پیش از این نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
به لحاظ ریشهشناختی کلمه calculation به معنی شمردن است و از ریشه لاتین calculus به معنی سنگ کوچک برگرفته شده است. این فعل اشاره به این دارد که در زمانهای قدیم رومیان برای انجام اعمال حسابی با قرار دادن سنگهای کوچک بر یک تخته آنها را شمارش میکردند. در سوی دیگر کلمه computation از ترکیب com- و putare ساخته شده است. کلمه putare خود به معانی متفاوتی از جمله هرس کردن، شمردن، قضاوت کردن و یا گونههایی از عملیاتهای شناختی است. com- نیز پیشوندی است که بر «با هم» بودن دلالت دارد.
اما فارغ از تفاوت ریشهشناختی به لحاظ مفهومی در علم ریاضیات تفاوتی مهمتر در میان است. آن چه در تعریف این دو مفهوم آمده است به این صورت است:
Calculation: به انجام عملیاتهای مشخص سرراست[1] حسابی همچون جمع، تفریق، ضرب و تقسیم یا سایر عملیاتهای خوش تعریف عددی اطلاق میشود.
Computation: مجموعه گستردهتری از پردازشهایی را دربرمیگیرد که تنها عملیاتهای حسابی نیستند بلکه عملیاتهایی نظیر استدلال منطقی، پردازش داده و حل مساله الگوریتمی را در برمیگیرد.
میخواهیم قدری عمیق شویم و عنصر اساسی تفاوت میان computation و calculation را درک کنیم. آن چه از این تعاریف برمیآید این است که computation علاوه بر محاسبات عددی با چیز جدیدی در ارتباط است و آن الگوریتم است. الگوریتم یک رویه یا دستورالعمل گام به گام خوش تعریف است که انسان یا کامپیوتر میتوانند آن را دنبال کنند و به اتمام برسانند (و البته شاید در یک حلقه ناتمام گیر بیفتند!). اما در الگوریتم چه چیزی هست که آن را از محاسبات عددی متمایز میکند؟ عملیاتهای منطقی.
بگذارید یک گام به عقب برویم. همان طور که همه شنیدهایم دنیای کامپیوترها دنیای صفر و یک هاست. همه چیز در آن جا یا صفر است یا یک. یا هست یا نیست. همانند دنیای منطق. یا درست است یا غلط است. این جا پیوندی بین زبان کامپیوتر و منطق صوری شکل میگیرد و به کامپیوترها کمک میکند تا الگوریتم ها را اجرا کنند. عملیاتهای منطقی عملیاتهایی هستند بر روی گزارههای منطقی که یا درست اند یا غلط، یا ۱ اند یا ۰ انجام میشوند و در نهایت یک گزاره منطقی جدید تولید میکنند و به عبارت دیگر خروجی ۱ یا ۰ میدهند. همان طور که محاسبات عددی این کار را با اعداد انجام میدهند عملیاتهای منطقی این کار را با ظرف های ۰ و ۱ یا Boolean ها انجام میدهند. به همین خاطر به جبر حاصل از این عملیاتهای منطقی جبر بولی هم میگویند. عملگرهایی مثل OR, AND, NOR, XOR و سایر عملگرهای منطقی بین ۰ و ۱ ها مینشینند و گزارههای جدیدی میسازند.
عملیاتهای منطقی چیزی هستند که امکان ایجاد الگوریتم را فراهم میکنند. این عملیاتها میتوانند یک مسیر الگوریتمی ایجاد کنند که متفاوت از محاسبه سرراست عددی است. در نتیجه آن شرطها و حلقهها پدید میآیند. این عنصر اساسی ایجاد الگوریتمهاست که ما را از دنیای محاسبات عددی وارد دنیای الگوریتم و کامپیوتر میکند.
بنابراین computation ترکیبی از عملگرهای منطقی و عددی است که به ما امکان برنامهسازی کامپیوتری و اجرای دستورهای الگوریتمی را میدهد. اما calculation صرفا عملیاتهای حسابی هستند. این همان تفاوت ما بین کامپیوتر (رایانه) با ماشین حساب است.
تاکید بر این تفاوت، یک دقت مفهومی صرف نیست، بلکه آشکارکننده نقطه متمایزکننده این حوزه بین رشتهای است از آن چه از پیش در اختیار علوم اجتماعی بوده است. دانش ریاضیات حسابی در سالهای اخیر توسعه خاصی نداشته است. محاسبات پیش از این به صورت محاسبات آماری در اختیار علوم اجتماعی بوده است و کاربردهای زیادی داشته و کمکهای شایانی به کشف و استنباط روابط علی میان پدیدههای اجتماعی میکرده است. اما پیشرفت جدید که در پدید آمدن این شاخه میانرشتهای به وجود آمده است ناشی از به کار گیری توان الگوریتمی و متدهایی است که فراتر از محاسبات و در واقع به کمک رایانش امکان پاسخ به پرسشهای تحقیق جدیدی را فراهم کرده است.
البته این گونه نباید تلقی شود که کاربرد کامپیوتر یا الگوریتمهای کامپیوتری پدیدهای کاملا جدید و همزاد با ظهور CSS است. کما این که نرم افزارهای پراستفاده آماری از جمله spss، amos، lisrel، stata و … در واقع عملیاتهای الگوریتمی انجام میدادهاند و محققان اجتماعی از آنها استفاده میکردهاند. این که چرا با وجود کاربردهای قدیمی صفت رایانشی امروزه به این حوزه دانشی جدید اطلاق شده و چه شرایطی در تاریخ توسعه علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر این دو را با این نام بهم متصل کرده خارج از حوصله این متن است. به یک اشاره کوتاه صرفا میتوان گفت که تحولات اخیر در حوزه داده اعم از تولید داده در فضای وب، افزایش قدرت حجم ذخیرهسازی داده، افزایش قدرت پردازشی و توسعه الگوریتمهای دادهکاوی، بستر شکلگیری فضای میانرشتهای جدیدی را فراهم کرده است که قدرت پاسخگویی و تبیینکنندگی جدیدی را برای علوم اجتماعی فراهم کرده است که تا پیش از این وجود نداشت و این حوزه مرهون پیشرفتهای اخیر دادهای و رایانشی است. از این بگذریم، اما آن چه مورد ادعای این متن است این است که computational بودن چیزی فراتر از محاسباتی بودن است و البته رایانشهای جدید به لحاظ عمق پردازشی بسیار پیچیدهتر و عمیقتر از کاربردهای قدیمی الگوریتمهای کامپیوتری در علوم اجتماعی است.
هر چند کلمه رایانه به عنوان معادل computer مورد اقبال فارسیزبانان قرار نگرفته و کاربرد محدودی دارد، اما مشتقات آن در اصطلاحات پرکاربرد دیگری به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است. زبانشناسی رایانشی معادل computational linguistics اصطلاحی جا افتاده است که به عنوان یکی از زیرشاخههای رشته زبانشناسی در رشتههای وزارت علوم ثبت شده است. اصطلاح رایانش ابری که معادل cloud computing است اصطلاحی متداول است که به پردازشهای همزمان ماشینهای سکوهای ابری اشاره دارد. اصطلاحات دیگری از جمله تفکر رایانشی (computational thinking)، معماری رایانشی و قرآنکاوی رایانشی در فضای وب فارسی به فراوانی قابل مشاهده است.
متاسفانه در سالهای اخیر، به علت بیتوجهی به این دقت مفهومی در ترجمههای مختلف، عناوین کنفرانسهای مختلف و حتی در تعریف دروس دانشگاهی از صفت محاسباتی به جای رایانشی استفاده شده است که میتواند منجر به عدم شکلگیری ذهنیت مشترک علمی ما بین متخصصان این حوزه شود و اهمیت تحول دانشی این حوزه و نقطهای که این تحول ایجاده شده است، درک نشود. این موضوع جایی نگرانکنندهتر میشود که میبینیم به علت ضعف دانش فنی در میان عالمان اجتماعی، تحلیلهای ساده و ابتدایی به جای حوزه تحقیقاتی علوم اجتماعی رایانشی نشسته است و به صرف تکرار چند کلیدواژه تخصصی، عمق تحقیقها و پرسشهایی که در این حوزه میشد به آن پرداخت، تبدیل به گزارههای ابتدایی شده است.
[1] Straightforward